بحران ارزی عبارت عجیبی نیست؛ چون ارزها هم دچار بحران میشوند، اما دردسری که دچارش میشوند زیر سر آدمها و راهکارهای اشتباهشان برای اقتصاد است. بحرانهای ارزی در کشورهای مختلف رخ داده است. برخی از آن گذر کرده و اکنون به یک کشور صاحبنظر در این زمینه تبدیل شدهاند. برخی اکنون در کشورشان با بحران پولی دست به یقه هستند و برخی خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنند به آن دچار میشوند.
در این مقاله از نسیم خبر به سراغ کشف معنای دقیق بحران ارزی میرویم، ویژگیهایش را زیر ذرهبین میگذاریم، نگاهی به عوامل ایجاد این بحران در ایران میاندازیم، راهکارهای امتحان ده موفق در این زمینه را پیشنهاد میدهیم و پای تجربه چند کشور که این بحران را پشت سر گذاشتهاند، مینشینیم. اگر به سرمایهگذاری علاقه دارید یا اکنون با داراییتان در یکی از بازارهای مالی در حال سرمایهگذاری هستید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
بحران ارزی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
«بحران ارزی» یا «Currency Crisis» ماجرایی است که در طول آن، ارزش پول ملی یک کشور در یک بازه زمانی کوتاه دچار نوسان شدید میشود. از ویژگیهای این بحران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این بحران به شکلی ناگهانی رخ میدهد.
معمولاً بسیار شدید است.
بهمنظور نوسان قیمت ارز در طول این بحران به سقوط تمایل دارد؛ به زبان ساده، ارزش ارز یک کشور که دچار بحران پولی شده با سرعت در حال کاهش است.
این بحران میتواند به شکلی مصنوعی یا طبیعی ایجاد شود.
در ادامه درباره این ویژگیها بیشتر برایتان توضیح میدهیم.
بحران ارزی چه پیامدهایی دارد؟
وقتی ارز ملی یک کشور با این بحران روبهرو میشود، بازار در آن کشور بسیار ناپایدار میگردد؛ به این معنا که در خُردترین بخش اقتصاد، وقتی یک مغازهدار امروز محصولی را با قیمت «الف» میخرد فردا نمیتواند آن را دوباره با همان قیمت خریداری کند. این موضوع به خودی خود میتواند زمینه را برای «احتکار»، «افزایش غیرقانونی قیمتها» و «نابسامانی دوچندان در بازار» به وجود بیاورد.
از دریچه دیگری هم میتوان به این ماجرا نگاه کرد. وقتی یک کشور دچار Currency Crisis میشود، در مقیاس جهانی هم اعتبار اقتصادی خود را از دست میدهد؛ چون کشورهای دیگر با نگاه به ارزش پول ملی یک کشور به اقتصاد آن اعتماد کرده و روی آن سرمایهگذاری میکنند.
درحقیقت هیچکس حتی آن کشورهایی که در زمان بحرانها نقش کاسه داغتر از آش را برای دیگران بازی میکنند هم دوست ندارند پول خود را سوار بر کشتی شکسته اقتصاد کشوری کنند که ارزش پول ملی آن دچار مشکل شده است.
Currency Crisis چه فرقی با کاهش ارزش ارز دارد؟
با وجود آنکه در بحران ارزی هم شاهد کاهش ارزش پول ملی یک کشور هستیم، این ماجرا با «کاهش ارزش ارز» تفاوتهایی دارد. در بسیاری از موارد، کاهش ارزش ارز، ابزاری در جنگهای تجاری است که کشورها با استفاده از آن سعی میکنند حجم صادراتشان را افزایش دهند، اما بحرانهای ارزی به دلایل کاملاً متفاوتی شکل میگیرند و معمولاً قابل کنترل یا حتی پیشبینی هم نیستند؛ مثلاً:
گاهی بحرانهای ارزی در اثر یک تصمیم اشتباه سیاسی توسط دولتمردانی که آگاهی چندانی از اقتصاد ندارند، اما قدرت اجراییشان اجازه دخالت در بازار را به آنها میدهد ایجاد میشود.
تصمیمهای بانک مرکزی- البته در کشورهایی که بانک مرکزی دارند- نیز میتواند بهتنهایی سبب ایجاد بحران پولی در اقتصاد یک کشور شود.
گاهی هم سفتهبازیهای بزرگ به ایجاد بحران ارزی میانجامند.
پشت پرده بحران ارزی در ایران چیست؟
این موضوع که در سال 1401 با سرعت بسیار بیشتری شدت گرفت، دلایل زیادی داشت که در ادامه چند مورد از این دلایل را با هم بررسی میکنیم:
خیزش اعتراضی مردم ایران در سال 1401 که با سرکوب نظامی و قطع اینترنت همراه شد.
به بنبست رسیدن مذاکرات احیای برجام حتی با وجود خوشبینیهایی که دولت وقت ایران داشت، رکب بزرگی به ارزش پول ملی ایران زد؛ چون بهدنبال شکست در مذاکرات برجام، کشور با تحریمهای اقتصادی شدیدی روبهرو شد.
کاهش فروش مستقیم نفت و گاز طبیعی که در پی تحریمهای اجراشده علیه ایران پس از شکست در برجام رخ داد. بهدنبال این ماجرا، دولت وقت نتوانست ذخیره دلار مورد نظرش را به دست بیاورد و دچار کسری بودجه بسیار بزرگی شد.
بانک مرکزی ایران نتوانست تورم را مهار کند.
در طول این بازه زمانی، نقدینگی هم رشد قابلتوجهی کرد.
افزایش تقاضای غیرطبیعی مردم ایران برای خرید دلار، خروج پولها از بانک و تبدیل آنها به دلار و طلا
بستر ضعیف اقتصادی در ایران، از کار افتادن کارخانهها و اعتصاب کارگران هم آتش این بحران ارزی را چند برابر کرد.
این موارد دست به دست هم دادند تا پول ملی ایران در طول یک بازه زمانی چندماهه، بهشدت سقوط کند و ارزش خود را در مقابل دلار آمریکا ببازد.
بحران ارزی چه تأثیری بر قدرت خرید و رفاه مردم دارد؟
وقتی یک کشور دچار این بحران میشود، همزمان با کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالاها و خدمات در آن سر به فلک میکشند. مردم که در نقطه مقابل این ماجرا ایستادهاند، با کاهش قدرت خرید روبهرو میشوند؛ مثلاً اگر قبلاً میتوانستند با 1 میلیون تومان، مخارج روزانه خود را برای دو هفته تأمین کنند، حالا با همان پول به زور میتوانند چند روز را از سر بگذرانند.
این موضوع بهطور ویژه، قدرت خرید مردم برای کالاهای اساسی را نشانه میرود؛ درنتیجه سفره مردم کوچکتر شده و میزان نارضایتی آنها از وضع موجود بیشتر میشود. از این گذشته Currency Crisis سبب میشود تا شکاف طبقاتی میان افراد مختلف جامعه بیشتر و عمیقتر شود.
مردم با هدف صرفهجویی کردن پولشان برای خرید موارد اساسی، از خریدهای معمولیشان صرفنظر میکنند. آن موضوع هم به نوبه خود سبب میشود کسب و کارهایی که قبلاً آن بخش از نیاز خانوادهها و مردم را تأمین میکردند دچار ورشکستگی شوند.
چطور میتوان ایران را از گرداب بحران ارزی خارج کرد؟
خوشبختانه این بحران پایان کار نیست و کشورهایی مثل ما که دچار این مشکل میشوند چندین راه برای رهایی از آن پیشرو دارند. بیایید نگاهی به این موارد بیندازیم:
گسترش روابط با کشورهای مختلف جهان بهویژه کشورهای پیشرفته و باز گذاشتن مسیرهای سرمایهگذاری در کشور
تلاش برای ترمیم روابط بینالمللی آسیبدیده و یافتن نقاط مشترک بین دو کشور
استفاده از فرصتهای ناب اینترنت آزاد بینالمللی برای انجام فعالیتهای اقتصادی توسط مردم و وارد شدن ارز به داخل کشور مثل «فارکس» و تمام فعالیتهای تجاری که اکنون ممنوع هستند، ولی میتوانند ورق را به نفع مردم کشور برگردانند.
دولت و بانک مرکزی باید دست به دست هم بدهند و سیاستهای جدید و حتی ساختارشکنانهای را برای تحول نظام مالی کشور، طراحی کرده و آن را بهکمک مردم اجرا کنند.
با برداشتن موانع قانونی اشتباه و کمک گرفتن از بازرگانان باتجربه، چرخ واردات محصولاتی را که تولیدشان به ضرر کشور است و صادرات محصولات و منابعی که در آنها حرفی برای گفتن داریم به چرخش درمیآورند. این کار سبب میشود تا عرضه و تقاضای ارز در کشور به تعادل برسد.
وارد کردن تکنولوژی از کشورهای پیشرفته برای تولید بهینه و باکیفیت محصولات فکرشده در داخل کشور و تشویق مردم به خرید آنها در کنار افزایش استاندارد آن محصولات و باز گذاشتن دست مردم به انتخاب میان گزینههای داخلی و خارجی بدون دیکته کردن به آنها
استفاده از تجربه کشورهایی که قبلاً چالش Currency Crisis را از سر گذراندهاند.
تلاش برای جلب رضایت مردم و کمک گرفتن از آنها برای ساخت کشور و نظام اقتصادی
رسانهها چه نقشی در شکلگیری و تشدید بحران ارزی دارند؟
همیشه یک سر تمام دردسرها و البته از حق نگذریم، راهکارها در دست رسانههاست. رسانهها قدرتی بزرگ در شکل دادن به بحرانها، نادیده گرفتن و حتی دو چندان کردن آتش آنها دارند. وقتی از بحران ارزی حرف میزنیم، رسانهها میتوانند سه نقش را درمورد آن بازی کنند:
کم ارزش تلقی کردن این بحران
در این وضعیت دولتها ترجیح میدهند از راه انکار کردن مشکل با آن روبهرو شوند. به این ترتیب که یا وجود بحران را نتیجه قدرت تخیل مردم و برخی صاحبنظران معرفی میکنند و موقع مصاحبه با خبرنگاران، لبخندی از روی تمسخر گوشه لبشان نقش میبندد، یا آنکه وجود آن را کاملاً منکر نمیشوند، ولی آن را خیلی کوچک در نظر میگیرند.
در انتها هم میگویند جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد و همهچیز تحت کنترل است. رسانهها علاوه بر اینکه اینگونه خبرها را با تمام قوا پوشش میدهند، در برنامههای گوناگون آن مدیر یا مسئول را دعوت میکنند، یک دوربین و میکروفون هم به او میدهند تا با خیالی راحت به چشم مردم زل بزند و دروغ بگوید! با وجود اینکه آتش Currency Crisis با این دروغها و منکر شدنها خاموش نمیشود، شعلهور شدن آن را برای مدتی عقب میاندازد.
ایستادن در کنار مردم
رسانهها در این شرایط میتوانند با نقد کردن تند و تیز مسئولان، آنها را به چالش بکشند و تریبونی برای شنیده شدن صدای مردمی باشند که تحت فشار اقتصادی هستند.
ریختن نفت روی آتش این بحران
گاهی رسانهها نه برای دولت مفید هستند و نه مردم! در این شرایط آنها با خط گرفتن از یک جریان سوم، در حال بدتر کردن شرایط و حتی مبالغه کردن هستند. رسانهها در این اوضاع، روی برخی خبرهای جهتدار دست میگذارند و آنها را در بوق و کرنا میکنند. درعوض از کنار برخی خبرهای مهم و سرنوشتساز یا برخی کارهایی که برای برطرف شدن بحران ارزی انجام شدهاند، بیتفاوت رد میشوند و در اصطلاح آنها را بایکوت میکنند. راه چاره زمانی شکل میگیرد که رسانه، دولت و مردم، دست به دست هم برای حل بحران پولی تلاش کنند.
آیا فعالان بازار میتوانند نقشی در کنترل بحران پولی داشته باشند؟
فعالان بازار از در دو جهت میتوانند نقشی اساسی در Currency Crisis داشته باشند:
بیشتر کردن آتش بحران پولی
فعالان بازار میتوانند با قاچاق ارز و انجام برخی کارهای خلاف قانون، نرخ دلار را بهصورت مصنوعی بالا ببرند و آن را به نفع خودشان دستکاری کنند. برخی حتی از قدرت شبکههای اجتماعی، کانالهای تلگرامی و سایتهای خبری برای پخش کردن شایعهها و پراکندن ترس و نگرانی بین مردم برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند.
سرپیچی از قوانین به شکلی قانونی، رشوه دادن و حتی همکاری با برخی از گروههای سیاسی داخلی و خارجی مخالف دولت، از دیگر راههایی است که فعالان بازار از آن برای سود بردن از «Currency Crisis» استفاده میکنند.
کمک به کمتر کردن بحران ارزی و تلاش برای برطرف کردن آن دوشادوش دولت
در این شرایط، فعالان ارزی با کمک به دولت برای انجام فعالیتهای اقتصادی که ارز را وارد کشور میکنند به بهبود شرایط کمک خواهند کرد. از این گذشته آنها میتوانند با آموزش به مردم، روشهای سرمایهگذاری دلاری و ارزآوری به نفع کشور را گسترش دهند و از قدرت جمعیت برای کمک به حل سریعتر بحران پولی در کشور کمک بگیرند.
نگاهی به تجربه کشورهای دیگر در مقابل بحران ارزی
Currency Crisis در کشورهای مختلفی رخ داده و چیز تازهای نیست. خوشبختانه چندین کشور این بحران را از سر گذراندهاند. میتوان با بررسی تجربه این کشورها و استفاده از ایدههای بینالمللی، راهی هموارتر به سمت برطرف کردن بحران پولی برداشت.
تجربه ترکیه درمورد بحران ارزی
«ترکیه» در سال 2018 با بحران پولی شدیدی دست به گریبان بود که این موضوع سبب سقوط ارزش لیر و افزایش تورم در ترکیه شد. از دلایل شکلگیری این بحران پولی میتوان به موارد زیر اشاره کنیم:
تنشهای سیاسی و دیپلماتیک با آمریکا
سیاستهای پولی و مالی نامناسب دولت وقت
بدهیهای بینالمللی دولت وقت ترکیه
ناتوان بودن بانک مرکزی ترکیه در کنترل تورم
راهکارهای دولت ترکیه برای مبارزه با بحران ارزی چه بودند؟
افزایش نرخ بهره که سبب شد مردم به سمت پسانداز کردن پولشان در بانک تشویق شوند.
کمک گرفتن از صندوق بینالمللی پول برای پرداخت بدهیهای بینالمللی
ایجاد تحول در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور
افزایش تعامل و همکاری با کشورهای جهان در سطح بینالمللی با هدف افزایش سرمایهگذاری خارجی و جذب ارز
البته این راهکارها آنطور که باید و شاید اجرایی نشدند و بعد از اینکه کمی آتش بحران ارزی فروکش کرد، دوباره به روال اشتباه قبل برگشتند؛ به همین دلیل، ترکیه دوباره در سال 2022 دچار «Currency Crisis» شد.
تجربه آرژانتین در مدیریت بحران ارزی
Currency Crisis در «آرژانتین» بسیار پیچیدهتر از ایران است؛ چون جدا از مشکلات اقتصادی، با دردسرهای تاریخی هم ترکیب شده است. از دلایل شکلگیری این بحران ارزی میتوان به موارد زیر اشاره کنیم:
درگیر شدن با بحران بدهی
آرژانتین به کشورهای زیادی بدهکار بود. همین موضوع سبب شد تا شیوه عملکرد اقتصادی آن کشور زیر سؤال برود. بهدنبال این ماجرا ارزش پول ملی آن هم کم و کمتر شد.
کم شدن رشد اقتصادی و کسری بودجه دولت
رشد اقتصادی در آرژانتین کاهش معناداری پیدا کرد. صادرات آن کم شد و مردم دیگر تمایلی نداشتند پول خود را در بانک پسانداز کنند. دولت هم نتوانست بودجه خودش را تأمین کند و کسری بزرگی در بودجه ارائهشده مشاهده میشد.
از سوی دیگر، سرمایهگذاران خارجی هم سرمایه خودشان را از آرژانتین خارج کرده و آن را در کشورهایی مثل «کره جنوبی» سرمایهگذاری کردند. عده بسیاری هم در اثر این ماجرا، شغل خودشان را از دست دادند. افزایش آمار بیکاری هم بر آتش این بحران دامن زد.
در طول Currency Crisis، اقتصاد آرژانتین تا 20 برابر کوچکتر شد. تورم به شکلی افسارگسیخته بالا رفت و دیگر درآمد مردم نمیتوانست پابهپای تورم بالا بیاید.
راهکارهای دولت آرژانتین برای مبارزه با بحران ارزی چه بودند؟
با وجود آنکه بحران پولی همچنان در آرژانتین وجود دارد و بهطور کامل مهار نشده است، راهکارهای زیر توانستند آرژانتین را از لبه پرتگاه سقوط اقتصادی دور کنند:
درخواست وام 50 میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول
آرژانتین همچون ایران یکی از اعضای صندوق بینالمللی پول است؛ به همین دلیل توانست با دریافت این وام مقداری از بدهیهای خارجی خودش را پرداخت.
اجرای سیاستهای اقتصادی مختلف
دولت آرژانتین چند سیاست اقتصادی را برای مهار Currency Crisis در کشورش اجرا کرد؛ سیاستهایی شامل «افزایش مالیات»، «کاهش برخی از هزینههای دولتی» و «کاهش برخی از خدمات عمومی به مردم که جنبه حمایتی داشتند».
همانطور که میبینید، بار اصلی این ریاضت بر دوش مردم بود؛ به همین دلیل آنطور که دولت پیشبینی میکرد موفقیت لازم را با خودش به همراه نداشت. درعوض مردمی که با بیکاری، تورم و کاهش ارزش پول ملی مواجه بودند با افزایش مالیات و کاهش خدمات عمومی حمایتی، عصبانیتر از قبل به خیابانها ریختند و اعتراض کردند.
افزایش نرخ بهره
بانک مرکزی آرژانتین با هدف تشویق مردم به سرمایهگذاری و پسانداز کردن پولشان در بانکها نرخ بهره را تا 60 درصد افزایش داد!
دستکاری بازار
دولت آرژانتین با هدف ثابت نگه داشتن نرخ ارز، نرخهای بازار را دستکاری کرد و حدودی برای نوسان ارزها در نظر گرفت، ولی آنچه میتواند واقعاً آرژانتین را از دام بحران ارزی آزاد کند، تأکید و تمرکز روی موارد زیر است:
توسعه صادرات و جذب سرمایهگذاران خارجی
این ماجرا سبب ورود ارز به کشور و استارت زدن دوباره چرخ اقتصاد و سازندگی میشود.
شفاف کردن نظام مالی و بانکی
شفافیت در نظام مالی و بانکی، اعتماد سرمایهگذاران خارجی و داخلی را به دنبال دارد. این موضوع وقتی با نظارت دائمی و مجازات کردن افراد متخلف همراه میشود، تأثیری دوچندان دارد و اعتماد و امنیت سرمایهگذاری را بالاتر میبرد.
کاهش وابستگی به واردات
تولید محصولاتی که میتوان با منابع داخلی آنها را به دست مصرفکنندگان رساند و درعوض مشکلات و هزینههای اضافی را برای کشور و محیطزیست آن به دنبال ندارند هم میتواند گامی مهم در مهار کردن Currency Crisis باشد.
تجربه انگلستان در مدیریت بحران ارزی
سال 2020 «انگلستان» هم به جمع کشورهای درگیر با بحران ارزی پیوست. بهدنبال این ماجرا تولید ناخالص داخلی انگلستان با 20 درصد کاهش روبهرو شد و تورم از سراشیبی بالا رفت. از دلایل شکلگیری این بحران پولی میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
شیوع ویروس کرونا
وجود قرنطینههای طولانی آسیب شدیدی به بدنه اقتصاد انگلستان وارد کرد.
خروج انگلستان از اتحادیه اروپا
انگلستان در سال 2020 بهطور رسمی از اتحادیه اروپا جدا شد. زمزمههای این جدایی از سال 2016 شدت گرفت و میلیونها نفر مخالف داشت. از جمله این مخالفان سفت و سخت، نخستوزیر وقت آن زمان یعنی «دیوید کامرون» بود.
او پیشبینی میکرد خروج ششمین قدرت اقتصادی و سیاسی اروپا از این اتحادیه، ارزش پول ملی را بسیار پایین خواهد آورد و همین هم شد. کامرون هم به نشانه اعتراض استعفا داد. بعد از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا ارزش پوند به کمترین میزان در طول 30 سال گذشته سقوط کرد.
ناتوانی دولت در حمایت از کسب و کارها در طول دوران بحران ارزی
دولت که داشت با تورم و کاهش ارزش پوند کلنجار میرفت، نتوانست انتظار مردم را برآورده کند و مثل آن زمان که سروری در اتحادیه اروپا بود، به بذل و بخشش خود ادامه دهد.
راهکارهای دولت انگلستان برای مبارزه با بحران ارزی چه بودند؟
دولت وقت به سرپرستی نخستوزیر جدید یعنی «ترزا می» راهکارهایی برای خارج شدن بریتانیا از Currency Crisis روی میز گذاشت. این راهکارها عبارتاند از:
استفاده از بستههای اقتصادی محرک
توسعه واکسیناسیون عمومی و حمایت از مردم
باز کردن راههای تجاری با شرکای تجاری جدید برای توسعه صادرات و سرمایهگذاری در بریتانیا
رابطه بحران ارزی و لجبازی دولتها؛ مستقیم یا معکوس؟
در تمام کشورهایی که تجربه عبور موفق از Currency Crisis را داشتند، میتوان ردپای یک اقدام مشترک را پیدا کرد و آن «قبول اشتباه» و «تلاش برای تغییر ساختارهای اشتباه اقتصادی و سیاسی» است.
چیزی که بسیاری از کشورهای جهان سوم، انجام آن را به معنای جنگ با مقدساتشان در نظر میگیرند و نهتنها حاضر نیستند مسئولیت اشتباهشان را بر عهده بگیرند، بلکه انگار برنامهای هم برای تغییر ساختارهایشان ندارند.
میتوانیم نمونه این ماجرا را در کشورهایی مثل «افغانستان»، «پاکستان» و یکی دو کشور دیگر در «خاورمیانه» و «قاره آفریقا» ببینیم!
پرسشهای متداول
تعریف بحران ارزی چیست؟
بحران پولی پدیدهای است که در طول آن، ارزش پول ملی یک کشور بهشدت دچار نوسان میشود. معمولاً بهدنبال این ماجرا، تورم، خروج سرمایهگذاران خارجی از کشور و نارضایتی مدنی هم به وجود میآید.
آیا رابطهای میان جنگها و روی دادن بحران ارزی وجود دارد؟
روی دادن جنگها سبب میشود ارزش پول ملی کشورها بهعنوان منطقهای که از دایره سازندگی و رشد خارج شدهاند و دیگر توانایی کافی برای تأمین امنیت داراییهای سرمایهگذاران را ندارد، به شکل معناداری کاهش پیدا کند.
به این مقاله امتیاز دهید
(۱۷۸ رای)
۴.۵
/۵
ترتیبی که برای خواندن مقالات مفاهیم و اصطلاحات تخصصی مالی و سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکنیم: