خلاصه کتاب نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت؛ 17 اصل موفقیت در یک کتاب

این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب “نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت” خلاصه برداری شده است!
فهرست این مقاله
کتاب «نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت»
کتاب «نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت»، سال‌های طولانی در گوشه‌ای از اتاق «ناپلئون هیل» دست نخورده باقی مانده بود. ناپلئون تا سال‌ها آن را به هیچ ناشری نشان نداد؛ چون می‌خواست ابتدا ۱۷ اصل موفقیت این کتاب را در زندگی خودش پیاده کند و تأثیرش را ببیند سپس آن را در قالب یک دستورالعمل واقعی به مردم معرفی کند.
 اکنون ما در خانه‌ی سرمایه و شما که خواننده‌ی پیگیر این مجموعه‌ی آموزشی هستید، می‌توانیم صفحه‌های این کتاب را ورق بزنیم و سهم خودمان را از آن برداریم. با ما همراه باشید. 

اولین قانون برای رسیدن به موفقیت: قدرت ذهن و اشتیاق را به خدمت بگیرید؛

نقطه‌ی شروع تمام موفقیت‌ها داشتن اشتیاقی سوزان است. اشتیاق سوزان برای رسیدن به یک هدف قطعی و مشخص، نیرویی در وجود شما بیدار می‌کند که می‌تواند تمام موانع‌ را کنار بزند و دست شما و موفقیت را در دست هم بگذارد. 
آرزوکردن با خواستن فرق دارد.
یکی از راه‌های یافتن نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت، فهمیدن تفاوت میان آرزو و خواستن واقعی است. همه‌ی ما در زندگی‌ چیزهایی را دوست داریم و می‌خواهیم آن‌ها را به دست بیاوریم. در این مورد انسان‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:
۱- افرادی که موارد موردعلاقه‌شان را در قالب یک خواسته مطرح می‌کنند؛
۲- افرادی که موارد موردعلاقه‌شان را آرزو می‌کنند.
دسته‌ی اول، اشتیاقی سوزان را در وجود خود روشن می‌کنند که به زودی آن‌ها را به موفقیت موردعلاقه‌شان می‌رساند؛ اما دسته‌ی دوم، هرگز به چیزی که علاقه دارند نمی‌رسند؛ چون آن را لای پارچه‌ای از حسرت و ایمان به اینکه فرسنگ‌ها از آن فاصله دارند، پیچانده‌اند. به همین دلیل است که شعله‌ی آن اشتیاق راه‌ساز و گره‌گشا در قلبشان روشن نمی‌شود. به زبان ساده، آن‌ها درب‌هایی که به‌سوی موفقیت موردعلاقه‌شان باز می‌شود، با دست‌های خودشان می‌بندند.
ما یک ایستگاه ارسال و دریافت سیار امواج رادیویی هستیم.

افکار ما درست مثل چیزهایی که در جهان وجود دارد، دارای فرکانس هستند. از نظر انیشتین، هر فکر نوعی شی‌ء است. بنابراین، ما همیشه، در همه‌ی ایام هفته و در ۲۴ ساعت شبانه‌روز در حال ساخت جهان خود هستیم. اگر افکاری که ارسال می‌کنیم، مثبت، سازنده و سرشار از آرامش، شادی و ثروت باشند، افکاری از همان جنس را به سمت زندگی خودمان جذب خواهیم کرد و روزهایمان سرشار از معجزه و شگفتی خواهند شد. بخواهیم یا نخواهیم، باور داشته باشیم یا نداشته باشیم، عکس این ماجرا هم برقرار است؛ یعنی، اگر افکار بدی داشته باشیم، چیزهای بدی را هم در زندگی تجربه خواهیم کرد. 
همه ‌ی ذهن‌ ‌ها به هم متصل هستند.
ما در کنار ذهن‌هایی که شبیه خودمان هستند، احساس راحتی و شادی می‌کنیم. درعوض، وقتی کنار ذهن‌هایی متفاوت از خودمان قرار می‌گیریم، احساس ناراحتی، نفرت یا حتی خشم می‌کنیم. ذهن‌ها با هم صحبت می‌کنند، ارتباط برقرار می‌کنند و رفتارهایی را در فیزیک ما شکل می‌دهند؛ چون همه‌ی ذهن‌ها در این جهان به هم متصل هستند. 
ذهن‌ها روی هم تأثیر می‌گذارند و این دلیلی است برای زمانی‌که از دیدن یک نفر، احساس شادی و خوشبختی می‌کنیم و در نقطه‌ی مقابل از اولین ملاقات با یک نفر، پریشان و ناراحت می‌شویم انگار که هزار سال است دشمن قسم خورده‌ی یکدیگر هستیم. هرچه یک ذهن قدرتمندتر باشد، اثری که از خود برجای می‌گذارد هم قوی‌تر خواهد بود. 

دومین قانون رسیدن به موفقیت: هدف داشته باشید؛

داشتن «هدف»، دومین اصل موفقیت در کتاب «نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت» است. براساس گفته‌های ناپلئون هیل در طول دودهه‌ تحقیق و مصاحبه‌اش، حدود ۹۵درصد افراد در زندگی‌ خود شکست می‌خورند و حتی به نان شب خود هم محتاج می‌شوند و فقط ۵درصد مردم به موفقیت دلخواهشان می‌رسند.
ذهن همه‌ی انسان‌ها می‌تواند برای رساندن آن‌ها به خواسته‌هایشان، راحت‌ترین، سریع‌ترین و مطمئن‌ترین راه را پیدا کند. ۹۵درصد مردم، موفق نمی‌شوند؛ زیرا به خودشان زحمت نمی‌دهند تا یک هدف روشن و دقیق را مشخص کنند. شاید حتی شما هم فکر نمی‌کردید که دلیل این فاجعه اینقدر ساده باشد. حالا سؤال درست این است که هدف، چه تغییری به وجود می‌آورد؟
هدف داشتن چه تأثیری روی زندگی ما می‌‌گذارد؟
هدف‌‌ها چراغ انگیزه را در ذهن ما روشن می‌کنند تا به هر نحوی، چیزی را که برای خودمان تعیین کرده‌ایم، به دست بیاوریم. هنگامی که هدف خودمان را روی کاغذ می‌نویسیم و ایمان داریم که به آن می‌رسیم، آدم‌ها، ماجراها و رویدادهایی سر راهمان قرار می‌گیرند که حتی خودمان هم از چینش عجیب این ماجرا متعجب می‌مانیم. 
از هدف داشتن نترسید. از اینکه تغییر کنید، به شیوه‌ای متفاوت رفتار کرده و به فردی متفاوت از اکنونتان تبدیل شوید، هراسی نداشته باشید. شاید نتوانید هیچ‌وقت همه را از خودتان راضی نگه دارید ولی دست‌کم می‌توانید طبق خواسته‌ی خودتان رفتار کنید و به صلح درونی برسید. جالب این‌جاست که وقتی به این صلح شیرین درونی دست پیدا کردید، پیرامونتان هم به همان رنگ تبدیل خواهد شد. 

سومین قانون موفقیت: به خودتان اعتماد کنید؛

شما با کسی که اکنون هستید، از نردبان جادویی به سمت موفقیت بالا می‌روید. بنابراین، تا زمانی‌که به خودتان و توانایی‌هایتان ایمان و اعتماد نداشته باشید، نمی‌توانید به موفقیت برسید. در آن صورت، خودتان را به اندازه‌ی کافی لایق رسیدن به موفقیت نمی‌بینید. اعتمادبه‌نفس داشته باشید؛ اعتمادبه‌نفس به شما کمک می‌کند جسارت برنامه‌ریزی دقیق برای رسیدن به اهدافتان را به دست بیاورید. 
چه چیزی اعتمادبه‌نفس را از بین می‎برد؟
ناپلئون هیل یکی از مهم‌ترین علت‌های نداشتن اعتمادبه‌نفس را در این کتاب آشکار می‌کند. چیزی که باعث می‌شود شما به خودتان و توانایی‌هایتان ایمان نداشته باشید،«ترس» است. 
انسان از چیزهای گوناگونی مثل بیماری، مرگ، تنهایی و بی‌پولی در هراس است ولی چیزی که از همه بیش‌تر باعث می‌شود قدم از قدم برندارد و در مسیر قبلی خود حرکت کند، ترس از شکست‌خوردن است. ترس از شکست‌، گاهی در پشت صحنه‌ی خود، ترس از انتقاد و طردشدن و یا مواردی از این قبیل را پنهان می‌کند.
 این در حالی است که حتی اگر در تمام عمرمان مسیر فعلی زندگی‌مان را هم ادامه دهیم، باز هم ممکن است دیگران از ما انتقاد کنند و حتی به دلیل افکار یا شیوه‌ی زندگی‌مان ما را رها کنند. می‌بینید؟ زندگی‌کردن مطابق خواسته‌ی دیگران مانند  برده‌ی غل و زنجیردارِ نامرئی است که هرکسی می‌تواند آن را به سمت خودش بکشاند. وقتی در هر صورت دیگران ما را نقد خواهند کرد، پس چه بهتر این کار را زمانی انجام دهند که ما با اعتمادبه‌نفس در حال حرکت به سمت اهداف موردعلاقه‌‌ی خود هستیم.

چهارمین قانون موفقیت: پولتان را پس‌انداز کنید؛

پس‌اندازکردن پول، قانونی است که در کنار ساخت فرصت آزادی مالی، به شما اعتمادبه‌نفس بسیار زیادی می‌دهد و بالارفتن از نردبان جادویی را برای رسیدن به موفقیت آسان‌تر می‌سازد. این حس که می‌توانید از خودتان، اعتبارتان، آرزوهایتان و امنیتتان محافظت کنید، نه‌تنها اعتمادبه‌نفستان را سیراب می‌کند بلکه باعث افزایش عمق عزت نفستان هم می‌شود. مهم نیست درآمدتان چقدر است؛ عادت کنید همیشه مبلغی را از آن پس‌انداز کنید و برای حمایت از خودتان کنار بگذارید.
 در این صورت است که در کنارِ تلاشتان برای افزایش درآمد پیشرفت می‌کنید. «هنری فورد» مردی است که همه در مورد ثروت او و شیوه‌ی پولدار شدنش کنجکاو بودند. او به‌طور مرتب پس‌انداز می‌کرد و همین یکی از عوامل موفقیت او به شمار می‌رود. اینکه وقتی به درآمد بالا می‌رسید، دیگر نیازی به پس‌اندازکردن ندارید، فکر اشتباهی است و شما تا زمانی‌که زنده هستید به پول نیاز خواهید داشت. بنابراین، همیشه و در هر موقعیت مالی باید برای حمایت از خودتان و اعتمادبه‌نفستان پول پس‌انداز کنید. 

پنجمین قانون موفقیت: از یک پیرو به یک رهبر تبدیل شوید؛

کسانی که از پیرو و زیردست به یک رهبر تبدیل شده‌اند، در زندگی به موفقیت می‌رسند،. حالا سؤال اصلی این است که چرا از بین این همه انسان، فقط تعداد انگشت شماری، پیروبودن را کنار می‌گذارند و به سراغ رهبرشدن در گروه یا صنعت خود می‌روند؟
 بهترین پاسخ این است که مردم عادی فکر می‌کنند رهبران یا مدیران، افرادی هستند که همه چیز را می‌دانند؛ درحالی‌که اینطور نیست. افرادی که مدیر یا رهبر یک جامعه یا صنعت می‌شوند، مثل «اندرو کارنگی» که رهبر فولاد آمریکا شد، افرادی هستند که به دانسته‌های خود عمل می‌کنند. 
چرا دانستن خوب است اما کافی نیست؟
اگر فقط دانستن مهم بود، قطعاً اساتید دانشگاه‌ها یا دانشمندان و نخبگان جامعه باید از همه بیش‌تر ثروت داشتند. درحالی‌که همه‌ی ما دانشمندانی را می‌شناسیم که با فقر از دنیا رفتند و راهی برای بالارفتن از نردبان جادویی پیدا نکردند. مهم نیست چقدر می‌دانید؛ مهم این است که چقدر به دانسته‌های خودتان عمل می‌کنید.
تلاش برای تبدیل‌شدن به یک رهبر یا مدیر بزرگ، شما را وادار به فکر‌کردن چیزهایی غیر از سرپناه، خوراک و پوشاک می‌کند. وقتی به جای حقوق‌گرفتن، به دیگران حقوق می‌دهید، قدرت ابتکار عمل را به خدمت می‌گیرید و نه فقط زندگی خودتان بلکه روی زندگی دیگران هم تأثیر مستقیم می‌گذارید. شما قدرت تغییردادن شرایط، بهترکردن اوضاع و حرکت به سمت رشد را در دست می‌گیرید. این‌ها مواردی هستند که فقط وقتی یک مدیر هستید می‌توانید از پس انجامش بربیایید. یک پیرو یا کارمند، نمی‌تواند کاری جز بله و چشم‌گفتن انجام دهد. 

ششمین قانون موفقیت: از نیروی تخیل خودتان استفاده کنید؛

بدون داشتن این قانون، یعنی «استفاده از قوه‌ی تخیل»، تمام اصل‌های موفقیت بی‌استفاده می‌مانند. 
چه فایده‌ای دارد اگر قدرت تصمیم‌گیری بالایی داشته باشید، بتوانید به‌صورت مرتب پس‌انداز کنید، قدرت به خدمت‌گرفتن دانسته‌هایتان را داشته باشید، به خودتان اعتماد کرده و هدفی داشته باشید ولی نتوانید خواسته‌های خودتان را در ذهنتان به تصویر بکشید. با این شرایط، آب از آب تکان نمی‌خورد.
کسی که برای پرورش قدرت تخیلش زمان می‌گذارد، خیلی زود به تمام چیزهایی که می‌خواهد می‌رسد. اگر نگاهی به زندگی افراد موفق، مخترعان و کسانی که تغییری ماندگار در جهان ایجاد کرده‌اند بیندازید، می‌بینید که همه‌ی آن‌ها بدون استثناء، تصویری روشن از چیزی که می‌خواستند، در ذهنشان به تصویر کشیده بودند و شوق رسیدن به آن تصویر را داشتند؛ اما نتیجه چه شد؟ آن‌ها این تغییر را به وجود آوردند و خواسته‌ی خودشان را عملی کردند. تخیل شما، راه‌ها را باز می‌کند و شما را درست در مسیر رسیدن به خواسته‌ای که در ذهنتان داشتید قرار می‌دهد.
چگونه قوه‌ی تخیلمان را تقویت کنیم؟
شاید شما جزو افرادی باشید که احساس می‌کنند نیروی تخیلشان چندان قوی نیست. بهترین توصیه‌ برای شما این است که انبار ذهنتان را با انواع ایده‌های قدیمی و جدید در حوزه‌ی کاریتان و تمام حوزه‌هایی که به‌نوعی با کارتان ارتباط پیدا می‌کند و یا حتی نمی‌کند، پر کنید. 
شاید فکر کنید که این کار نشدنی است؛ چون تعداد این ایده‌ها بسیار زیاد است. در پاسخ باید گفت که این کار شدنی است؛ چون هرچیزی به چشم شما نمی‌آید. فقط ذهنتان را باز بگذارید و اجازه دهید در معرض ایده‌های مختلف قرار بگیرید. به این ترتیب، تخیلتان منبعی برای ترکیب‌کردن ایده‌های قدیمی و ساخت ایده‌های جدید خواهد داشت. 

هفتمین قانون موفقیت: اشتیاقی سوزان داشته باشید؛

عنصر موردنیاز برای رسیدن به موفقیت، داشتن قلبی سرشار از اشتیاق است. اشتیاق، نیرویی است که شما را در مسیر نگه می‌دارد، یکنواختی را از کارتان می‌دزدد و قلبتان را پر از انرژی می‌کند. هرکسی که تاکنون به موفقیت بزرگی رسیده است، سرشار از اشتیاق برای رسیدن به آن بوده است.
 اشتیاقی که برای انجام‌دادن یک کار یا رسیدن به یک هدف در انسان به وجود می‌آید، نیروی خلاقیت او را چنان به حرکت وادار می‌کند ‌که می‌تواند از مسیر بسته، مسیری بزرگ برای حرکت خودش بسازد. 
اشتیاق، شدت ارسال فرکانس‌های ذهنی را چندین برابر می‌کند و قانون جاذبه را با سرعتی بسیار بیش‌تر به حرکت وامی‌دارد. به همین دلیل است که می‌گویند وقتتان را روی کاری بگذارید که به آن علاقه دارید و هرگز به خاطر پول، علاقه‌ی خودتان را دور نریزید. کاری که باعث تپش قلب شما می‌شود و حاضر هستید ساعت‌های طولانی با کمال میل آن را انجام دهید، همان کاری است که شما را به موفقیت بسیار بزرگی می‌رساند. 
نیروی اشتیاقتان را مدیریت کنید و از نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت بالا بروید.
بسیار عالی است که برای انجام یک کار یا رسیدن به یک هدف، سرشار از اشتیاق باشید ولی اگر آتش اشتیاقتان را مهار نکنید و آن را به یک هدف مشخص گره نزنید و با برنامه‌ریزی، آن را گام به گام پیش نبرید، نه‌تنها به هدف موردنظرتان نمی‌رسید بلکه اشتیاقتان باعث دردسرتان خواهد شد. 

هشتمین قانون موفقیت: خویشتن ‌داری کنید؛

تلاش شما برای تقویت نیروی «خویشتن‌داری»، چیزی است که باعث مدیریت اشتیاقتان می‌شود. این نیرو، تکمیل کننده‌ی اشتیاق است و به شما کمک می‌کند تا به خودتان و احساستان مسلط شوید. 
استفاده‌کردن از این توانایی نه‌تنها باعث می‌شود قدرت کنترل نیروهای درونی خودتان را به دست بیاورید بلکه به شما قدرتی می‌دهد تا درمقابل دیگران به‌ویژه کسانی که شما را ناراحت یا عصبانی می‌کنند، واکنش هوشمندانه‌ای نشان دهید. 

نهمین قانون موفقیت: بیش‌تر از پولی که دریافت می‌‌کنید کار کنید؛

یکی از جالب‌ترین قانون‌هایی که ناپلئون هیل در کتاب «نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت» بیان کرده است، همین موضوع می‌باشد. این قانونی است که همیشه و بدون استثناء برای همه‌ی آدم‌های روی زمین در هر کشور با هر نژاد و فرهنگی صدق می‌کند. کارکردن بیش‌تر از پول، چندین مزیت دارد:

به کاری که وقت، عمر، تلاش و توجهتان را خرج می‌کنید، اهمیت می‌دهید. درواقع، با انجام کار به نحو احسن، به خودتان احترام قائل می‌شوید و ارزشمندبودن وجودتان را به نمایش می‌گذارید.
در چشم دیگران، فردی مسئولیت‌پذیر جلوه می‌کنید که کارتان را با یا بدون حضور دیگران عالی انجام می‌دهید.
با کارکردن بسیار بیش‌تر از پولی که دریافت می‌کنید، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را کنید، مشغول به کار می‌شوید و بسیار بیش‌تر از زمان و تلاشی که برای آن صرف می‌کنید، پول و پاداش می‌گیرید. 

اگر کارفرما یا مدیر شما فردی خودخواه است و اهمیتی به کار فوق‌العاده‌ی شما نمی‌دهد، باز هم نباید از قدرت این قانون دلسرد شوید؛ زیرا با نمایش هنر و توانایی‌ خود، افرادی که واقعاً برای کارتان ارزش قائل هستند، به سمت خودتان جذب می‌کنید.
برای گرفتن نتیجه، باید این کار را به یکی از عادت‌های خوبتان تبدیل کنید. اینطور نباشد که مدتی کارتان را درست انجام دهید ولی پس از چندین روز به سراغ انجام کارها با کیفیت پایین بروید. وقتی بدون چشم‌داشت کارتان را عالی انجام می‌دهید، این قانون را فعال ‌کنید.  

دهمین قانون موفقیت: روی رشد شخصیتتان کار کنید؛

شخصیت شما هر چقدر مثبت‌تر باشد، به همان اندازه بیش‌تر و سریع‌تر از نردبان جادویی موفقیت بالا خواهید رفت. فردی عبوس، افسرده، غمگین، ناامید و بی‌انگیزه، با دستان خود تمام راه‌های موفقیت موردنظرش را می‌بندد. 
اولین چیزی که شخصیت شما را حتی قبل از زمانی که کلمه‌ای حرف بزنید به دیگران نشان می‌دهد، شیوه‌ی لباس پوشیدنتان است. اگر به ترکیب رنگ‌هایی که در کنار هم قرار می‌دهید، هماهنگی بخش‌های مختلف لباستان، تمیز و اتو کشیده بودن آن‌ها و در کل، نمایی که از خودتان به نمایش می‌گذارید اهمیت بدهید، تأثیری ماندگار را در ذهن مخاطب به یادگار باقی می‌گذارید. 
روی عادت‌‌های صحبت کردنتان وقت بگذارید.
استفاده‌ی درست از دستور زبان، دانستن اینکه چه زمانی و به چه کسی چه حرفی را بزنید و چه هنگامی به‌جای حرف‌زدن سکوت کنید، بخشی از دلنشین‌بودن یا نبودن شخصیت شما را به نمایش می‌گذارد. شما می‌توانید با انتخاب واژه‌های درست، ادب، وقار، متانت، جذابیت و اعتمادبه‌نفس خودتان را به دیگران نشان دهید. 
از این گذشته، واکنشی که به ماجراها و موقعیت‌های گوناگون نشان می‌دهید هم بخش قابل توجه و ماندگاری از شخصیت شما را به نمایش می‌‌گذارد. این موضوع که چه نگاهی به زندگی و روابط خودتان با دیگران دارید، چقدر به آن‌ها و شخصیتشان احترام می‌گذارید و درمقابل تفاوت‌ها چه واکنشی نشان می‌دهید، پازل‌ تکمیل کننده‌ی شخصیت شما است. 

یازدهمین قانون موفقیت: دقیق فکر کنید؛

«تفکر دقیق»، یازدهمین قانونی است که در کتاب «نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت» به آن پرداخته شده است. حرف‌های شما زمانی قابل اعتماد خواهند بود که بر پایه‌ی اطلاعات درست و واقعی بنا شده باشند نه حدس و گمان، شنیده‌ها یا حتی تصورات. 
اگر می‌خواهید از گروه کسانی که تا آخر عمرشان در حال درجازدن هستند خارج شوید و به جرگه‌ی انسان‌های موفق بپیوندید، باید برای به‌دست‌آوردن اطلاعات درست و واقعی، تلاش کنید. اطلاعات درست، مسیر حرکت را به شما نشان می‌دهند و گرفتن تصمیم را برایتان آسان‌تر می‌کنند؛ اما اطلاعات غلط و شایعه‌ها، سرمایه‌‌ی شما را به باد می‌دهند و شما را با حجم بزرگی از تأسف تنها می‌گذارند. با این حساب، نه خودتان بدون داشتن اطلاعات درست و واقعی لب به سخن بگشایید و نه به کسانی که از روی هوا حرف می‌زنند اعتماد کنید.

دوازدهمین قانون موفقیت: تفکر خود را متمرکز کنید؛

ذهن انسان هر لحظه می‌تواند در جایی باشد. این یک اتفاق عالی است اما اگر می‌خواهید کاری را آغاز کرده و آن را به انتها برسانید، باید یاد بگیرید ذهنتان را روی کارتان متمرکز کنید. استفاده‌کردن از تمرکز ذهنی برای انجام کارها در بازه‌های زمانی مختلف، روشی است که تمام افراد موفق و بسیار ثروتمند تاریخ از آن استفاده کرده‌اند. 

سیزدهمین قانون موفقیت: قدرت پنهان شده در همکاری را به نفع خودتان بیدار کنید؛

برای به‌دست‌آوردن موقعیت‌های بزرگ و جهانی و بالارفتن از نردبان جادویی موفقیت به همکاری با دیگران نیاز دارید. ارتش تک نفره، فقط یک شعار توخالی است. ذات انسان‌ها به گونه‌ای نیست که بتوانند بدون استفاده از ذهن هم‌نوعانشان کارهایی بزرگ و جهانی انجام دهند. 
همکاری‌کردن، یعنی استفاده از قدرت ذهنی و توانایی تفکر دیگران در راستای رسیدن به یک هدف مشترک. وقتی چنین ذهن‌هایی دور هم جمع می‌شوند، هدفشان هر چه که باشد، راهی به سمت انجامش پیدا خواهند کرد. 

چهاردهمین قانون برای رسیدن به موفقیت: از شکست نترسید؛

شکست‌هایی که در طول رسیدن به هدفتان تجربه می‌کنید، تلاش‌های طبیعت برای نشان‌دادن مسیر درست به شما هستند. از شکست‌هایتان نترسید، درسی که برایتان به ارمغان آورده‌اند را با هوشمندی بردارید و سپس دوباره به مسیر خود ادامه دهید. 

پانزدهمین درس موفقیت: صبور باشید؛

مداراکردن با دیگران و صبوری‌کردن در لحظه‌هایی که پر از هیجان‌های منفی است، به شما کمک می‌کند تفکری عمیق را به دست آورید. انجام این کار به تمرین زیادی نیاز دارد ولی اگر بخواهید حتماً می‌توانید انجامش دهید.

شانزدهمین درس برای رسیدن به موفقیت: آگاهانه از قانون طلایی استفاده کنید؛

قانون طلایی، همان «قانون جاذبه» است و به شما کمک می‌کند به‌آسانی هرچه تمام‌تر از نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت بالا بروید. شما افراد، ماجراها و رویدادهایی را به سمت خودتان و زندگی‌تان جذب می‌کنید که شبیه خودتان، رفتارتان و افکارتان هستند. هیچ فرد فقیری مانند ثروتمندان رفتار و فکر نمی‌کند و برعکس، هیچ فرد ثروتمندی مانند فقرا فکر و رفتار نمی‌کند. 
به دنبال ثروت هستید؟ تفکر ثروت را در خودتان پرورش دهید. اگر به‌دنبال آرامش، عشق، زیبایی، رضایت، شادی و خوشبختی هستید، احساس کنید که اکنون تمام آن‌ها را در اختیار دارید. اگر در این مسیر متمرکز باشید، ذهنتان تغییر می‌کند و شما را به سمت و سویی هدایت می‌کند تا در دنیای فیزیکی هم آن‌ها را تجربه کنید.

هفدهمین قانون برای رسیدن به موفقیت: مراقب سلامتی خودتان باشید.

برای استفاده‌ی کامل از قدرت تفکر و حرکت‌ در جهت افکار و رفتار، باید جسمی سالم داشت. با دقت‌ به چیزهایی که می‌خورید، ورزش روزانه و خواب کافی، سلامتی خودتان را تضمین کنید.
از تمام انرژیتان برای پیروزشدن استفاده کنید.
بالای ۹۰درصد توانایی انسان‌ها برای به‌دست‌آوردن چیزهایی که در زندگی می‌خواهند، به استفاده‌ی درست و همه جانبه از این ۱۷ قانون موفقیت بستگی دارد. تصمیم‌ خود را بگیرید، ذهنتان را آماده کنید و اولین قدم را برای تغییر زندگیتان بردارید. 
خلاصه ای از کتاب نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت

برای رسیدن به موفقیت باید نیروی اشتیاق را در خودتان روشن نگه دارید و آن را در قالب یک هدف مشخص به پیش ببرید.
در این مسیر باید به خودتان و توانایی‌هایتان اعتماد کرده و با پس‌اندازکردن پول، از آینده‌تان حمایت کنید. 
برای آنکه بتوانید قدرت تغییر را در دست داشته باشید، باید بتوانید قدرت تصمیم‌گیری را از دیگران گرفته و صفر تا صد تصمیم‌های زندگی‌تان را خودتان بگیرید.
استفاده از قدرت تخیلتان می‌تواند مسیر پیش رو را برایتان هموارتر کند و اشتیاق شما را شعله‌ورتر سازد.
خویشتن‌داری‌کردن یک نردبان جادویی برای رسیدن به موفقیت است که شخصیت شما را عمیق می‌کند. 
همیشه بیش‌تر از پولی که می‌گیرید کار کنید تا بیش‌تر از کاری که انجام می‌دهید پول بگیرید. 
تلاش برای داشتن شخصیتی دلنشین همراه با تمرکز فکر، شما را سریع‌تر به اهدافتان می‌رساند. 
از شکست‌خوردن نترسید. توشه‌ی درس‌هایتان را از آن بردارید و به راهتان ادامه دهید. 
صبوری‌کردن، شکیبایی و کنترل واکنش‌های هیجانی، از شما فردی عاقل می‌سازد که می‌توان به او اعتماد کرد. 
قانون جاذبه را آگاهانه برای رسیدن به خواسته‌هایتان به خدمت بگیرید.
مراقب سلامتی‌ خود باشید؛ چون جسم شما تنها معبد روحتان است.

حال شما پاسخ دهید در زندگی فعلی خود کدام یک از ۱۷ اصل موفقیت ناپلئون هیل را اجرا می‌کنید؟

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *